به یاد تو و عاشقانه هایم

...منو تنهاییم...

میخوام از دردهام بنویسم...

به یاد تو و عاشقانه هایم

سال ها بعد...نیمه های شب...
با نفس های کِش دارَش چشم باز خواهم کرد...
و خسته از لمس شدن های مداوم توسط مردی
که نامش شوهر است،برمیخیزم...
پاورچین پاورچین سوی رفیق لحظه های نابم میروم...
لیوان قهوه یِ لب پَر شده ام را میگویم...
و به یاد تو و عاشقانه هایم بغض خواهم کرد و اشک نیز...
و دوباره کز میکنم در آغوش مردی که نامش شوهر است...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 24 بهمن 1394برچسب:, ] [ 22:8 ] [ ՏԹʝȝԺȝɧ ] [ ]